-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 دیماه سال 1391 21:17
نصف امتحانام تموم شد چند تا پست رو برداشتم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 9 دیماه سال 1391 21:07
امتحانام یه هفته دیگه شروع میشه یه عالمه درس و تکلیف باید انجام بدم و انجام میدم من میتونم پ.ن: ببخشید که ناراحتتون کردم. سر فرصت میام پستهای غمگین رو برمیدارم ممنون که هنوز به من سر میزنید
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 30 آذرماه سال 1391 20:54
یلدا مبارک
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 30 شهریورماه سال 1391 16:22
سلام یه شبه رفتیم زیارت و برگشتیم برای همه دعا کردم دعام کنید لطفا
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 9 شهریورماه سال 1391 13:05
انتخاب واحد ترم آخر هم انجام شد به همین زودی دوران خوب دانشگاه داره تموم میشه احتمالا دیگه ادامه نمیدم گرچه خیلی دوست دارم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 مردادماه سال 1391 21:36
این روزها زندگی با پدری که مادرش رو از دست داده، شرایط خاص خودش رو داره. دائم باید حواست باشه که تنها نباشه، تو خودش نره، شکننده شده. دیشب خیلی راحت گفت: دلم گرفته. چیزی که هیچوقت سابقه نداشت. حتی بعد از اینکه پدربزرگ رفته بود. من هم دلم خیلی تنگه. به روی خودم نمیارم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 14 مردادماه سال 1391 09:58
قصه خونه مادر بزرگ دیشب تموم شد همیشه دلم خوش بود که یکی هست چراغ خونه بابابزرگ، خونه بچگی هامو روشن نگه میداره هیع خیلی سخته دلت پر از غم باشه و مجبور باشی سکوت کنی، مجبور باشی به روی خودت نیاری، مجبور باشی عادی رفتار کنی ...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 15 تیرماه سال 1391 17:48
آقا بیا به خاطر باران ظهور کن ... ما را از این هوای سراسیمه دور کن وقتی برای بدرقه عشق میروی ... از کوچههای خسته ما هم عبور کن
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 تیرماه سال 1391 12:53
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 تیرماه سال 1391 21:02
تشریف فرما شدم :دی چه امتحانا سخت بود :دی هنوز یکی دوتا پروژه مونده ولی بعدش سه ماه تعطیلیم آخ جان
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 خردادماه سال 1391 20:43
فردا امتحانام شروع میشه به همین زودی سه ترم تموم شد
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1391 09:39
دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1391 19:52
ای کاش مدینه در و دیوار نداشت ای کاش در ِ سوخته مسمار نداشت ...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 24 فروردینماه سال 1391 17:42
امروز خودم برای خودم کامنت نوشتم. کامنت دونی تار عنکبوت بسته بود همین
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 7 فروردینماه سال 1391 12:19
سلام تعطیلات ما در منزل و سر کار میگذره. مهمان میاد البته. الانم از جم و جور کردن مهمانی دیشب برگشتم از امروز به خودم مرخصی دادم و سر کار نمیرم تا آخر تعطیلات هوا عالیه، یه روز آفتاب یه روز باران خیلی دوست داشتم امسال که جایی نمیریم، دوستانم رو اینجا زیارت کنم، که اون هم به سلامتی همه با هم تصمیم گرفتن نیان اینور :دی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 29 اسفندماه سال 1390 23:39
آخرین ساعات سال 90 امیدوارم سال 91 برای همه سال خوب و خوشی باشه دوست داشتیم امسال هم سال جدید رو با زیارت شروع کنیم ولی گویا قسمت نیست امسال رو با دلتنگی برای حرمش شروع میکنیم شاید دلش به رحم بیاد و بطلبه خوب باشید
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 27 اسفندماه سال 1390 22:33
سلام سلام برف اومده. دقیقا زمستونه. برف و سرما و یخبندون :دی
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 20 اسفندماه سال 1390 22:45
چیزی از شور و نشاط بهار نمونده، زمستون داره خودنمایی میکنه.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 بهمنماه سال 1390 00:21
سلام سلام تولد ته تغاری مبارک امسال جدا جدا تولد گرفتیم. خیلی خوش گذشت. کادو هم گرفتم :دی امسال برخلاف سالهای قبل برای من تولد جدا گرفتن. نگرانن که چیزی ناراحتم نکنه.حتی این موضوع، با اینکه میدونن ته تغاری رو اندازه همه دنیا دوست دارم. چیزی نمیگن ولی نگرانی رو ته نگاهشون میفهمم. ته تغاری شیطون من تولدت مبارک عزیز دلم....
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 18 بهمنماه سال 1390 21:54
سلام سلام تولدم مبارک :دی همیشه شاد و خوب و سلامت و شکرگزار خداوند باشم. تولد هم نداشتیم تا ته تغاری و خان داداش بیان ولی همه تبریک گفتن آقای بابا بوسیدن و گفتن: میبوسمت که یادت باشه که یادمه مامان خانوم هم همینطور :)
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 17 بهمنماه سال 1390 18:02
سلام سلام من اومدم امتحانا تموم شد هوا همه ش برف و بارون بود :دی
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 بهمنماه سال 1390 12:26
بچه داره درس میخونه (مثلا) از فردا امتحان داره و کاملا هم آماده ست خوب و خوش باشین. باشه؟
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 7 بهمنماه سال 1390 22:21
سلام سلام دیروز امتحان داشتم. شب رفتم بعد از ظهر برگشتم. کلی خسته شدم سرما هم برگشت دوباره در نتیجه تمام امروز خواب بودم :( دوسه روز دیگه باز باید برگردم برای باقی امتحانا. الان هم دارم درس میخونم معلومه؟ :دی دوست دارم هی این شکلک رو بزنم :))
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 4 بهمنماه سال 1390 19:42
سلام سلام :) هنوز معلومه دارم درس میخونم؟ :دی فردا شب میرم برای امتحانات خدا قوتم بده :دی سرما هم خوردم مبسوط. خوبه برف بازی نکردم شب امتحانی به زور آمپول و قرص و شربت سر پا هستم :)) چقدر این شکلک رو دوست دارم :)) این --> فکر کنم یه چیز دیگه میخواستم بگم ولی یادم نمیاد الان.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 1 بهمنماه سال 1390 20:06
سلام سلام برف اومد :دی یعنی زمستونِ شیطون، کاملا خودشو نشون داد از اولین دقایقی که اومد، برف با خودش اورد صبح از خواب پا شدیم دیدیم یه چادر سفیدی انداخته روش، منتظر نشسته خیلی شیطونه :)) برف بازی نکردم . خیلی سرده . امتحان دارم میترسم سرما بخورم :دی پیش خودمون باشه اگه یه کوه درس نخونده نداشتم، عمرا به سرما توجهی...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 1 بهمنماه سال 1390 00:46
سلام به بهمن ماه من
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 27 دیماه سال 1390 10:42
یاد بگیریم به آدمها خرده نگیریم که غم ندارن، که درد ندارن، که درد بقیه رو نمیبینن، که الکی خوشن کسی که بی خیالتره، غمش بزرگتره شاید فقط نمیخواد به بقیه منتقلش کنه همین
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 21 دیماه سال 1390 23:27
دقیقا دو هفته دیگه امتحانام شروع میشه و من از هیچ درسی هنوز یه صفحه هم نخوندم خسته نباشم همه وقتم رو پروژه ها و مقاله و کارهای کلاسی میگیره :( ترم پیش نمره ها خدا رو شکر خیلی خوب شد این ترم به خیر بگذره فقط
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 13 دیماه سال 1390 23:01
سلام چه زمستونی داریم دیروز هوا صاف بود امروز صبح بارونی ظهر صاف غروب هم برف الان هم بارونه دوباره فردا هم لابد دوباره همین چرخه هست کلا نمیشه یه برنامه ریزی درست و حسابی داشت :دی
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 8 دیماه سال 1390 11:59
الان معلومه من برای امتحان نرفتم؟ سلام :دی