قصه خونه مادر بزرگ دیشب تموم شد
همیشه دلم خوش بود که یکی هست چراغ خونه بابابزرگ، خونه بچگی هامو روشن نگه میداره
هیع
خیلی سخته دلت پر از غم باشه و مجبور باشی سکوت کنی، مجبور باشی به روی خودت نیاری، مجبور باشی عادی رفتار کنی
...