دیروز با آدمی که چهار ساله زندگیمو نابود کرده به صورت جدی و بدون رودروایسی حرف زدم. آدم ِ واقعا بی شعور و بی منطقی که هر چقدر مودبانه جواب دادم، سکوت کردم و فکر کردم خودش میفهمه ولی نفهمید.

از هر راهی تونست مزاحمم شد، خانواده، همکارام. آدم ِ واقعا نفهمی که برای موجه جلوه دادن خودش، هر دروغی گفت، همه رو بازی داد و با خونسردی تمام رودرروی خانواده و همکارام موند و دروغ گفت و باعث شد بقیه فکر کنند من اشتباه میکنم.


سکوت همیشه خوب نیست، با ادب بودن و ملاحظه کردن جلوی آدم ِ نفهم و بیشعور، اصلا خوب نیست. باید جلوی اینجور آدم واستاد و محکومش کرد. دیروز کاری رو کردم که باید چهار سال پیش انجام میدادم و اینقدر زجر نمیکشیدم. از بس همه گفتن ولش کن خودش خفه میشه ولی نشد.


جلوی آدم بی منطق و بی ملاحظه و مزاحم، با ادب نباشین. این آدمها خطرناک هستند. برای اینکه به هدفشون برسن، هر کاری میکنن بعد طلبکار هم هستند، منت هم میذارن.


البته آدمی که من میشناسم، همچنان به مزاحمتش ادامه خواهد داد با دروغهای جدید. خدا رحم کنه


پ.ن. واقعا عذر میخوام برای لغتهایی که به کار بردم ولی این لغتها شاید ذره ای از رذالت این آدم رو نشون بده. حیف از لغت "آدم" که براش به کار میبرم.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد