زمستون که کم کم بارشو میبنده که بره و بهار خانوم یکی یکی نشونه هاشو بروز میده، درختا بدون اینکه برگی داشته باشن یه هاله ی سبز میگیرن و توی نور آفتاب اول صبح یه حس زیبا و وصف ناپذیری پیدا میکنی که  هر چی دلتنگی و غم و دلگیریه میریزه بیرون و اینو کاملا متوجه میشی.

من عاشق این وقتا هستم. درختا و بوته های مونده تو سرمای زمستون، لحظه ی جوونه زدنشون یه حس زندگی دوباره رو به وجود میاره که باورت نمیشه اگه بگم تمام سال رو منتظر این روزها میمونم

و همینه که نمیذاره ذره ای ناراحتی و دلگیری رو نگه دارم.ایکاش موندگار بمونه

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد