من حسینم ... پناهیم .

خودمو میبینم ، خودمو میشنوم ، خودمو فکر میکنم
تا هستم جهان ارثیه ی بابامه
سلاماش، همه ی عشقاش، همه ی درداش، تنهاییاش ...
وقتیم نبودم ، مال شما .

اگه دوست داری با من ببین
یا بذار باهات ببینم
با من بگو
، یا بذار با تو بگم
سلامامونو ، عشقامونو ، دردامونو ، تنهاییامونو ...

بدون اجازه از وبلاگ یه دوست بد اخلاق :دییییی کپی نمودم. برای اینکه خیلی خوشم اومد از این قطعه

 

دیشب صحبت از تغییر شغل یکی از اشناها شد و من هم از خدا خواسته برگشتم به مامان خانوم میگم : وای بنده خدا راحت شد میخواست بمونه اینجا چیکار؟(الان یعنی لو رفت که طرف همکارم بوده؟)

که آقای بابا فرمودن: شما(یعنی من ) هم دلت میخواد شغلتو عوض کنی؟

من هم فرمودم: بله شما روزنامه که میخرید من یواشکی آگهی استخداماشو نگاه میکنم

ایشون: خب دوست داری کجا کار کنی؟

من: مهد کودک نی نی ها

ایشون:(اصلا به روی خودشون نیاوردن و مشغول تغییر کانال تی وی و این یعنی پایان گفتگو :دییییی)

پ.ن: من مستقیم از این ور مینویسم و نظرات رو هم برای خودم میخونم.از بس حسودم دلم میخوادکامنتایی که برای من گذاشته شده رو فقط خودم بخونم

 

 

 

دیدن عزیزم بعد از ۷ سال چقدر برام لحظات خوبی رو رقم زد.

دوست و رفیق و یار شفیق دوران تحصیل

چقدر دلم دوستامو میخواد

که رو در رو باهاشون حرف بزنم

که وقتی سلام میکنم برق جواب رو تو چشاشون ببینم

دردسرای دانشگاه برام لذت بخش شد

اصلا نفهمیدم

یادم رفت برای راه رفتن روی سطح صاف هم مشکل دارم

چطور اون همه پله رو بالا و پایین رفتیم

این ساختمون اون یکی ساختمون

اینور اون ور

چرا هیچ دردی احساس نکردم

باز دلم خواست از خیلی چیزا دل بکنم

چقدر حرف دارم من

چقدر دلم امروز یه همصحبت میخواست........

متنفرم از دنیای مجازی

که حتی دوست داشتناش، خندیدناش، مجازیه

همش بازیه

و چقدر بده دل ببندی به این بازی

 

نمیدونم خاصیت این روزاست یا این روز خاص که به شدت بهانه گیر حساس و زود رنج شدم

اگه کسی ازم دلخور شد بذاره به حساب حس و حال ابریه این چند وقتم

خودت خوب میدونی که همیشگی نیست.مگه نه؟

تولدت مبارک دوست جون

ممنونم برای همه ی خاطره های قشنگ.

هر چی آرزوی خوبه مال تو.....

خوشم میاد هی مینویسم و بدون هیچ دغدغه ای پستش میکنم

چه آروم میشم

خیلی وقتا دلم میخواد برم یه جایی گم و گور شم که هیچکی نباشه نه مجازی نه حقیقی و نه حتی تخیلی

وقتی یه کاری چند تا متولی داشته باشه نتیجه ش میشه پاس کاری مسئولینش و در نتیجه بدون حل موندن مشکلات که میشه اخره دور زدن

 

حال و روزم همچین جالب نیست

از اون روزای متغیری که یه نسیم ملایم کافیه برای به هم ریختنم.